محل تبلیغات شما

مرا در من کشتهاند .
لباسی از غم بر تنم کردهاند .
از گیسوانم طنابی بافتهاند و به گردنم آویختهاند .

جانی نمانده
از این ته مانده شراب هستی‌م
در هیچ جامی نمانده .

در این راه روهای سرد و بی انتها
میخزم و میخوانم از تابوت
از او .
که تا بود
من در من زنده بود .

هیچ اثری از من داری؟

گذشته سیاه است، آینده خونین

دوباره سر آغاز شناخت

روهای ,سرد ,راه ,نمانده ,هستی‌مدر ,جامی ,در من ,انتهامیخزم و ,بی انتهامیخزم ,و میخوانم ,میخوانم از

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

d56
Effortless elegance meets modern comfort—discover Brochu Walker's timeless style
icon
Effortless elegance meets modern comfort—discover Brochu Walker