محل تبلیغات شما
در سکوتی وهم انگیز
تنها صدای باد می آید .
و من نشسته ام در هـــیچ کجای هستی
به فنا می اندیشم و فقر
از عشق میخوانم و حسرت،
به معنا رسیده ام
و سراسر وحشت زده ام

که کجا دوباره او را خواهم یافت
و از سخن لبریز میشوم
روی برمیگردانم
هـــــیچ نیافته ام .
جز ابر و کوه و کلوخ
من هرگز از رویا دست نخواهم کشید
این بحر بی پایان
در این دنیای متناهی
تنها ریسمانیست که می توان بدان چنگ کشید
و محدود عمر باقی را
در این جام کثیف،
ســـــر کشید .

+ تومرا دریاب
این چنین ساکت و سرد
این چنین بی پروا
اینچنین تنها .

هیچ اثری از من داری؟

گذشته سیاه است، آینده خونین

دوباره سر آغاز شناخت

ام ,بی ,چنین ,ریسمانیست ,متناهیتنها ,توان ,دنیای متناهیتنها ,این دنیای ,پایاندر این ,بی پایاندر ,متناهیتنها ریسمانیست

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سرشار